توجه به این نکته که اغلب کودکان درپارک به زبان فارسی حرف میزدند و حتی بعضی ازآنها زبان ترکی را متوجه نمی شدند ناخودآگاه موجب اندوه عظیمی شد اینکه زبان مادریمان کم کم رو به اضمحلال و فراموشی بگذارد اینکه زبان مادری ما روز به روز و با سیاستهای اشتباه و مغرضانه حکومتهایمان ازدست رفته باشد مرا غمگین و متاثر می ساخت ودرحالی که دراین افکاربودم شاهد پدرومادری بودم که برخلاف جمع با فرزندشان که هنوز به سختی راه میرفت و به سختی چند کلمه ساده را بیان می نمود به زبان ترکی حرف میزدند واین مسئله باعث خوشحالی من شد ونتوانستم جلوی خودم را بگیرم و ازبازکردن سرصحبت با آنها خودداری کنم به آنها گفتم سیزده ساغ اولون کی اوشاغینان تورکی دانیشیسیز ( ممنون و سلامت باشید ازاینکه با فرزندتون ترکی حرف میزنید ) این جمله سرآغاز بحثی شد که آنروز نه تنها ما بلکه دیگر والدینی را که درآنجا حضورداشتند وارد این بحث کرد و من متوجه این نکته مهم و اساسی شدم که به جز یک مورد که همسرش فارس زبان بود تمامی والدینی که به بحث و گفتگوی بسیارجالب ما درآنروز وارد شدند به اهمیت زبان مادری واقف بوده و تنها دلیلی که باعث شده آنها به کودکان خود زبان فارسی را به عنوان زبان اول درسالهای اول کودکی یاد دهند همانا دغدغه های تحصیل و عقب افتادگی تحصیلی و عدم پیشرفت درسالهای بعد درمواجهه با سیاستهای غلط دولت درآموزشهای دوران دبستان و سالهای بعد آن دارد و آگاهی به این مسئله اندکی ازغم واندوه و نگرانی که نسبت به زبان مادری داشتم کاست و چیزی که اکثروالدین طرف بحث آنروز بدان متفق بودند اهمیت دادن آنها به زبان مادری و اعتراض به سیاستهایی بود که موجب لطمه دیدن زبان مادری و دغدغه های موجود درحفظ این مسئله مهم و حیاتی دربین مردم ترک زبان آذربایجان می باشد.
جشن فارغ التحصیلی پسرم بسیار زیبا و تاثیرگذاربود ویکی ازروزهایی بود که نه ازخاطرمن بلکه ازخاطرهیچ کس حتي کسانی که خاطره حضورچندباره ! دراین مراسمات را داشتند محو نخواهد شد چیزی که بیش ازهمه جلب توجه می کرد زحمات واقعا طاقت فرسای مسئولین و مربیان " مهد کودک آرام " بود که به وضوح قابل فهم و درک بود اینکه تمام ان مراسم درحالی که تعداد کودکان مهدکودک بیش از 150 نفر بود اجرای واقعا منظم و بسیاردلپذیری داشت واین مراسم همراه با اجرای دومجری بسیارجوان ومسلط آن برنامه ، ساعات تقریبا طولانی حضوردراین مراسم را طوری برای والدین و همراهان آنها که تقریبا تمام سالن بزرگ و بسیار مجلل پتروشیمی تبریز را پرکرده بودند دلپذیر و سرگرم کننده ساخته بود که تقریبا کسی متوجه گذشت ساعتها و دقایق نمی گشت اجرای سرودهای هماهنگ و همنوازی موسیقی و کلام واقعا سطح مراسم را از یک جشن ساده فارغ التحصیلی مهدکودک به مراتب بالاتر برده بود واین نه فقط نظر من بلکه نظرتمامی کسانی بود که دراین مراسم حضورداشتند .
چندسرود ابتدایی جشن مربوط به سرودهای شاد و گروهی بود که توسط کودکان انجام میشد و بعضا شیطنت ها و بعضی مسائل کوچک کودکان و شوق و اشتیاق والدین دردیدن فرزندانشان درحالی که جدی و بسیارمصمم مشغول اجرای مراسم بودند صحنه های جالبی را خلق می کرد که شاید اگر کسی به حاشیه های این مراسم و برخوردهای والدین و کودکان می پرداخت به یکی از فیلمهای ماندگار وتاثیرگذاراین سالها تبدیل می شد
وقتی مجری خوش لهجه مراسم اعلام کرد که الان وقت اجرای شعر ترکی توسط دونفر ازکودکان میباشد دلم ریخت فکرکردم کودکی که ازابتدای زندگی و ازابتدای ورود به مهدکودک با تنها زبانی که مواجه بوده زبان فارسی بوده و تمام افکارو احساسات خود را به این زبان بيان كرده است چگونه خواهد توانست احساس زیبا و لطیف شعرترکی رابیان کند و چگونه خواهد توانست حق مطلب رادراین زمینه ادا کند ؟ ورود یک دختر زیبا و تپل و بانمک و یک پسر اخمو ومتشخص ! مصادف شد با تشویق بی امان تماشاگران مراسم گویا مسئله ای که ذهن مرا مشغول کرده و هیجان مرا بیشتر کرده بود نه فقط مختص من بلکه سایرین هم چنین هیجان و بی صبری راداشتند .. شروع کننده شعر دخترنازنین بود :
داغلاردان اوجا آنا دنيزلردن درين سن
هرنه قدرقوجالسان باشدا گوزل گلين سن
ساچلارین آقدی قارا سنه قوربانام آنا ۲
اولدوزكيمي پارلايان گونش كيمي نورلايان
آخارسولارتك آخار بوزآرازدان سرين سن
ساچلارين آغدي قارا سنه قوربانام آنا ۲
گوزلرين محبت باغيدي سينه ن بوتون غم داغيدي
اي شرافت بايراقي نیه بئله هزين سن ؟
ساچلارین آقدی قارا سنه قوربانام آنا ۲
وقتی شعربا احساسات لطیف و بسیارناب وزیبای این دو کودک همراه میشد صحنه های به وجود آمده هرگزقابل توصیف نمی باشد ناخودآگاه و علیرغم سعی و تلاشم درجاری نشدن اشکهایم واینکه نگران بودم که اشکهای ناخودآگاهم باعث خجلت حقیر شود سرم را پنهان نمودم و اکتفابه شنیدن صدای باشکوه و پراحساس آن دو کودک نمودم ولی وقتی درانتهای شعرگوشه چشمی به جمعیت حاضرسالن نمودم دیدن آنهمه انسان که بلا استثنا اشک ازچشمانشان جاری بود این جرات را به من داد که سرم را بالاکنم و جمعیت را نگاهی دقیقتر داشته باشم اینهمه احساس و اینهمه شور نه فقط برای شعر آنا بود که به علت نزدیکی روزمادر اجرا می شد (قبل ازاین شعر چند شعر دیگر نیز به مناسبت روزمادر توسط کودکان و مجری برنامه به زبان فارسی اجرا شد) بلکه متعلق به احساسی بود که جمعیت حاضر به زبان شعر و احساسات لطیف و دلنواز اين دوکودک داشتند که به زبان مادری خود و بسیار زیبا و بدیع وشاعرانه آنرا اجرا نمودند ومن با تمامی این نوشتار هنوزهم جای خالی زبان مادری را درمدارس ، مهدها و مراکز آموزشی و حتی درمنازل خودمان بیشتر وبیشتر احساس می کنم یعنی زبان من و تمام احساسات و عواطف و تمام فرهنگ زیبا و بی مثال من این حقانیت را دارا نیست که دردریای بیکران آموزش و تحصیل و یادگیری نقشی داشته باشد؟ درحالی که درروزهایی که به کودکان تعلق دارد مانند روزجهانی کودک ، سمینارها و همایشهای بیشماری به مسائل ومشکلات کودکان همانند کودکان کار ، کودکان طلاق ، شکنجه وآزارهای جسمی و روحی کودکان و....می پردازد کوچکترین نگاه علمی و شناختی درجهت حل مسائل زبان مادری کودکان و زبان دوم کودکانی که زبانی غیراززبان فارسی راتکلم می کنند و مسائل و مشکلات پیش آمده دراین جهت را به طورکل نادیده انگاشته و کوچکترین پرداختی به مسئله بدین مهمی ندارند و اینهمه موجب تبعیضات آشکارو غیرانسانی خواهد شد که حتی ناقض مهم ترین مواد کنوانسیون و بیانیه حقوق کودک اند.
"این تبعیضات غیر انسانی در حالی در حق این کودکان معصوم اعمال می شود که ماده 30 (حمایت از اقلیت ها ) کنوانسیون حقوق کودک تاکید می کند که:
" کودکان متعلق به اقلیت های مذهبی، قومی و یا زبانی در کشورهائی که این اقلیت ها وجود دارند، دارای این حق هستند که همراه دیگر آشنایان بطور جمعی یا فردی از زبان، فرهنگ و مذهب خود برخوردار بوده و از آنها استفاده کنند".
اعمال سیاست های تبعیض آمیزبرعلیه کودکان غیر فارسی زبان همچنین با بیانیه حقوق کودک نیز ضدیت کامل دارد. این بیانیه تاکید دارد که:
" تعلقات ملی و مذهبی و اخلاقی و قومی و فرهنگی سرپرستان و نزدیکان و مربیان و بعلاوه ایدئولوژی حاکم بر جامعه نمی تواند مانعی در برخورداری همه کودکان از حقوق موجود در مفاد این بیانیه شود".
سیاست های غیر انسانی و غیراسلامی در حق کودکان غیر فارسی زبان، و نقض آشکار طبیعی ترین حقوق این کودکان بی دفاع که با هدف فارسیزه کردن آنها صورت می گیرد به این بسنده نکرده بلکه دست اندازی به جنبه های دیگری از حقوق این کودکان را نیز شامل می شود. بعنوان نمونه:
- در دوبله فیلم های کارتونی و فیلم های گروه سنی کودکان ( چه آنهائی ایکه توسط نهادهای دولتی مثل صداوسیما انجام می شود و چه موسساتی که وزارت ارشادمجوز دوبله فیلم برای آنها صادر می کند ) قصدا دوبله شخصیت های منفی، حاشیه ای و خلافکار این فیلم ها را به لهجه های غیر فارس بویژه ترکی انجام می دهد.
- سی- دی های حاوی انیمیشن های تاریخی- آموزشی تولید شده توسط دفتر تکنولوزی آموزش وزارت آموزش و پرورش بشکل شنیعی ترکان و اعراب را انسان هائی نادان، وحشی و فاقد فرهنگ معرفی کرده و در مقابل فارس ها را انسان هائی پاک و متمدن و با فرهنگ معرفی می کنند.
این سی- دی ها با وجود اعتراضات مکرر مردم، بارها و بارها از صدا و سیمای جمهوری اسلامی بعنوان داستان تاریخ برای دانش اموزان پخش می شوند."
ماده 29 اهداف تربیتی
1- کشور های عضو پیمان تایید می کنند که تربیت باید:
ج) " نسبت به والدین، هویت فرهنگی، زبان و ارزش های ملی سرزمین پدری ایجاد علاقه و توجه و احترام به فرهنگ دیگر سرزمین ها را تقویت کند".
د) " کودک را برای زندگی در یک جامعه آزاد برپایه تفاهم، صلح، تحمل دگر اندیشان و دیگرباشان، تساوی حقوق زن و مرد، دوستی خلق ها و گروه های قومی، ملی و مذهبی آماده کند". |