loading...
آذربایجان
آذربایجانلی بازدید : 652 یکشنبه 18 مهر 1389 نظرات (3)

لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللَّهُ سَمِيعاً عَلِيماً

به من بگویید اگر :

اگر نتوانی به زبان مادری ات بخوانی و بنویسی،

اگر نتوانی اسم کودک خود، مغازة خود و اسم شرکت و محصول کار خود را آزادانه انتخاب کنی،

اگر اسم وطن، شهر، روستا، خیابان وکوچة تو را دیگران انتخاب کنند یا آنها را تغییر دهند و نتوانی کاری کنی،

اگر اسامی تاریخی رودها و کوهها و دشت و جزایر تو را چنان تغییر دهند که حتی خودت نتوانی آنها را تلفظ کنی،

اگر جغرافیای سیاسی و هویت سرزمینی تو را چنان تجزیه و تکه تکه کنند که پس از تو فرزندانت ندانند تکه های جدا شده جزء وطنش هستند،

اگر کودک تو به جای زبان مادری اش چنان به زبان قوم غالب، شعر و ترانه بخواند،

اگر نتوانی معنا و مصداق قتل عام فرهنگی و دردها و مصیبت هایت را با زبان خودت توصیف کنی،

اگر شعر و موسیقی و ادبیات فرهنگ قوم هژمون، شیرین تر از گنجینة خودت باشد،

اگر همواره در حسرت دیدن هویت و فرهنگ و حتی مشاهدة تصویر طبیعت خودت از تلویزیون وسینما باشی،

اگر برایت هویت و تاریخ بسرایند و از تو انتظار داشته باشند تا بدان احساس غرور کنی،

اگر علما و سخنوران قومت با منطق، روش، اسناد و مدارک و حتی هیجان قوم غالب برای تو هویت بسازند،

اگر هویت، تاریخ و منافعت را انکار نمایند و نخبگان دست آموز قومت پیشروتر و تندروتر از دیگران این انکار را به تو بباورانند و تثبیت کنند،

اگر دردناک ترین آرزو و حسرت بزرگترین نویسندة قومت - که یک عمر در خدمت هویت و زبان و ادبیات قوم هژمون بوده - که در کلاس اول ابتدایی بنشیند و به زبان مادری بنویسد و بخواند،

اگر فداییان و قهرمانان وطنت یا خائن نشان داده شوند یا مصادره و استتار شوند،

اگر بزرگترین سرمایه داران، سختکوش ترین کارگران و ماهرترین پزشکان، مهندسان، و کل ملت تو با خرسندی و افتخار در خدمت رفاه، امنیت و هویت قوم غالب باشند،

اگر فعالان و سیاستمداران و شاعران و شیرزنان از خواب بیدار شدة قومت در شکنجه و زندان و تبعید باشند، و خادمان و خائنان حلقه به گوش قومت در مصدر صدارت و هم کاسة غالبان باشند،

اگر مدیریت و سرنوشت ورزش، اقتصاد و فرهنگ وطنت در قبضة نظامیان باشد،

اگر حاکمان و والیان سرزمینت چکمه پوشان دیروز شاهنشاهی و سوداگران نظامی امروز باشند،

اگر عصیان تو در قلعة سرخ ات، کنار دریاچة در حال احتضارت، خیابان های آغشته به خونت و ورزشگاههای پر از غرور سرزمینت به جرم دفاع از هویت، منافع وعلائق ات سرکوب گردد،

اگر برای حفظ امنیت قوم حاکم و جلوگیری از عصیان تو علیه قتل عام فرهنگی توسط فرزندان سرزمین ات سرکوب گردی،

اگر روحانیان قوم تو در خدمت سلطه، استحمار و استثمار قوم غالب باشند،

اگر تحصیل کردگان قومت بنیادها و مبانی هویت ملی قوم غالب را تئوریزه نمایند،

اگر مورخان، ادیبان و محققان قوم تو نتوانند با پول خود و در سرزمین خود پژوهشکده ای برای مطالعه، بررسی و تحقیق عناصر هویت تاریخی و ملی خود تاسیس نمایند،

اگر در سرزمین تو و با پول تو علیه هویت تاریخیت هزاران کتاب و … بنویسند،

اگر بخش بزرگی از ملت تو فرق هویت خود و دیگری را نداند و در حال استحالة سیستماتیک باشند،

اگر پانزده میلیون از همزبانان تو به خاطر نان و بقا از وطن شان آواره گردند و بزرگترین خلق مهاجر جهان باشند و این مهاجران، آوارگی خود را پیشرفت و ترقی بدانند،

اگر اختیار بهره برداری، مدیریت و حتی کشف معادن نفت و مس و طلا و روی و تمام ثروت های سرزمینت در اختیار قوم غالب باشد،

اگر نتوانی مالیات ملت خود را برای رفاه و توسعة سرزمین خود استفاده نمایی و اختیار سرمایه گذاری اقتصادی در وطنت در دست خودت نباشد،

اگر سرنوشت زیباترین دریاچة ملی تو، جنگل ها و محیط زیست تو در دست تخریب گران سرزمین تو باشد،

اگر تمام زیبایی ها و جاذبه های تاریخی و طبیعی سرزمینت در رسانه های ملی شان پنهان گردد،

اگر میراث تاریخی، آثار تاریخی ات نفی و تخریب گردد و یا به سرقت رفته و پنهان شود،

اگر تعیین سرنوشت ملی تو در عرصة سیاست، هویت و فرهنگ و جغرافیا و ورزش در دست خودت نباشد،

اگر حکومت ملی خودمختار تو را با فریب ساکت (توافقنامه قوام- پیشه وری) و با اشغال نظامی به خون بکشند و نزدیک به هفتاد هزار نفر از فداییان ملت ات را کشته، تبعید و آواره کرده و به حبس بکشند،

اگر پاداش و سهم تو از فداکاری ها در جنبش های مشروطه، شیخ محمد خیابانی، بهمن ۵۶، و مشارکت جانانه در حفظ سرزمین ایران در طول هشت سال جنگ محرومیت، تمسخر و الیناسیون سیستمیک باشد،

اگر قومت را به سوسک ( پست ترین موجود ) تشبیه کنند، و اعتراض تو را در برابر آن به خاک و خون کشند،

اگر در استادیوم های ورزشی مرکز به ملیت ات، و ناموست مکرر در مکرر توهین نمایند، و تو هیچ امکان پاسخ و دفاع نداشته باشی،

اگر مسئولان امنیتی، ورزشی و رسانه ای مرکز به جای فحاشان تو را مجازات نمایند،

اگر نه تنها هر گونه امکان گفتگو و مذاکره برایت فراهم نکنند، بلکه تو را برای این امر به رسمیت نشناسند.

و اگر …

به من بگویید

چگونه می توانی سکوت کنی؟

چگونه می توانی تحمل کنی؟

با چه منطقی می توانی به منافع ملی و امنیت ملی سرزمین ایران بیندیشی؟

با چه منطقی می توانی به فکر وحدت و همبستگی ملی باشی؟

و به دعوت سکوت و فراخوان وحدت قوم غالب چگونه پاسخ می دهی؟

به من بگویید با چه بیانی و روشی و زبانی و منطقی می توانم با شما برای درمان این دردها به گفتگو بنشینم؟

به من بگویید اگر شما به جای من بودید چه رسالتی و وظیفه ای در قبال قوم ات و ملت ات داشتی؟

امروز شما بایستی برای حفظ آنچه ایران می نامیم به سخن آیید و در قبال این سوالات پاسخی در خور دردهای ما بدهید.

و…پاسخ های شما وظیفه و راه ما را مشخص خواهد کرد

سيد جواد علوي
۰۹/۰۷/۱۳۸۹

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط حسن.متولد 1359تهران.محله جنت اباد.رشته نساجي در تاریخ 1392/03/11 و 22:15 دقیقه ارسال شده است

تبريز.باكو.انكارا.كير تركها به فارسها.ماتركهاانشا...با بي لياقتي اخوندهاو وخيمتر شدن اوضاع اقتصادي وسياسي بالاخره از ايران جدا ميشويمشکلک

این نظر توسط یک روشنفکر فارس در تاریخ 1348/10/11 و 23:22 دقیقه ارسال شده است

شما ترک ها چه تانه ؟ رهبر که از شما ست


کد امنیتی رفرش
درباره ما
آذربایجان منیم ائلیم، آذربایجان منیم دیلیم، دوغراسالار دیلیم دیلیم، باشقا دیله چؤنن دئيیل، دیلیم اؤلسه من ده اؤللم، آنا دیلیم اؤلن دئيیل، باشقا دیله دؤنن دئیيل . anadilim@ymail.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 174
  • کل نظرات : 214
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 21
  • آی پی امروز : 39
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 61
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 63
  • بازدید ماه : 91
  • بازدید سال : 3,194
  • بازدید کلی : 253,356